ماوراءالطبیعه نیست
اینجا است که روشن میگردد همه چیز جزء طبیعت است و ماوراءالطبیعه در بین نیست و این که بشر ماوراءالطبیعه قائل است در اثر محدودیت قوۀ دید و فهم و درک او است.
در مورد مثالی که بیان گردید، آیا آن مجسمه که کم کم از نظر ما محو گردید از صورت مادی به صورت معنوی درآمد که از چشم غایب گردید؟ خیر، مجسمه مادی بود و مادی هم هست و خواهد بود ولی این چشم ما بود که به علت ضعف در اثر دور شدن قدرت ادامۀ دید آن را از دست داد. آیا این مجسمه نابود شده یا هست؟ میدانیم که مجسمه با همان قطر و حجم موجود است ولی دید چشم ما رسا نیست که آن را ببیند. پس ذرات کوچک هم با همان قطر خود در همین جو اطراف ما وجود دارند که چشم ما قادر به دید آنها نیستند نه این که وجود ندارند. پس به طور قطع منکر این گونه امور نباید بود. در مورد اجسام لطیف و موجودات لطیف هم وضع همین طور است و ندیدن آنها به خاطر این نیست که معنوی یا در ملک یا قلمرو ماوراءالطبیعه هستند بلکه این محدودیت چشم ما است که نمیتواند آنها را ببیند و لذا نام ماوراءالطبیعه به آنها داده است.