ای برادر بشری و ای خواهر انسانی
در هر کجای جهان زندگی میکنی، از هر نژاد و هر رنگ و هر طبقه و رستهای که هستی این را به طور مسلم بدان که دل یک نفر وحدتی با ایمان محبت تو را به طور محکم و استوار در خود جای داده و آن را امری مسلم و قطعی و حتمی میشمارد نه خیالی زودگذر و سست. این محبتی نیست که به زبان بگویند تا طرف خوشدل گردد بلکه امری ریشهدار و حقیقی است که پایۀ آن در دل گذارده شده و خرد آن را آبیاری کرده و حقایق بر آن کود پاشیده و آن را رشد داده و روز به روز آن را توسعه میدهد.
آری دل وصال به برادران و خواهران بشریت را این طور تلقی میکند. او میداند که عالم وحدت است و جدایی بین اجزاء آن نیست، دلی که خود را حتی به کرات و کهکشانها و فضاهای بیکران متصل و پیوسته میداند چطور خود را از برادران و خواهران همنوع جدا میپندارد. این است نظر او در راه وصال عالم.
این حقیقت از آن روی بر من روشن شد که دل و دینم به دانش و حکمت نوین اتصال یافت و حقایق وحدت بر من آشکار گردید آنچنان که میکوشم بر تو هم آشکار گردانم.
پس از آن به طور کامل و یقین وحدت عالم را دانستم و یقین من بر آن استوار گردید و دانستم که هرچه در عالم است با تمام تنوع ظاهری جز مظاهر و جلوههای گوناگون یک وحدت کلی نیست که وحدت ادیان مظهری از آن است، پس همگی با هم برای اتصال و اتحاد ادیان بکوشید تا در محبت عالم کامروا شویم.