پلیدی و زشتی چیست
به اشاره میگویم: در عالمی که سراسر آن نور است و تاریکی وجود ندارد چطور ممکن است پلیدی و زشتی قائل باشیم. اگر چنین کنیم در حکم همان کسانی خواهد بود که قائل به خدای ناپاکی و اهریمن میشدند چون چارهای نداشتند. اما وقتی در نظر گرفتیم که این اختلافات که چشم ظاهری ما میبیند مانند سایهروشنهای تابلو نقاشی است که اگر نباشد تابلو به وجود نمیآید و ما هنگامی که فهمیدیم که این اضداد که در ظاهر میبینیم برای جلوۀ مظاهر خلقت است و اگر نباشد جلوه معنی نخواهد داشت، چنان که اگر سایهروشنهای نور نباشد اصلاً چیزی به چشم نخواهد خورد و نور تنها، هیچگونه نمایشی نخواهد داشت، وقتی فهمیدیم همۀ امور از آنچه در اصطلاح خوب یا بد میخواهیم لازم و ملزوم و نقشهای مختلف صحنۀ نمایش عالم خلقت است، آن وقت مسلم خواهد شد که لفظ بدی جز اسم نیست و بایستی از آن نجات پیدا کرد تا جهان را گلستان ببینیم که گل و خار در آن لازم و ملزوم یکدیگرند. این اثر تجلی دین و دانش در ما است که چنین معرفی از آن زاییده میشود.