آقای احمد شریعتی بیدار لیسانسیه دانشکده الهیات
و دبیر محترم دبیرستانهای تهران قطعه شعری درباره وحدت سرودهاند که به اطلاع خوانندگان میرسد:
تا با شدت به خلق گرانی | تا خستهای ز رنج نهانی | |
تا داری از دوبینی و خامی | تا داری از دوبینی و خامی | |
تا جمله صورتی به هوس چون | نقش نگار خانه مانی | |
تا دوری از حقیقت و واقع | تا بیخبر ز درک معانی | |
تا بیثبات و هرزه بهر در | آسیمه سر به چشم چرانی | |
تا در طریق و راه فضیلت | بیگانه از اصول و مبانی | |
خشم است و کین و کشتن و بستن | جنگ است و غدر و مکر و تبانی | |
سوزد لهیب فتنه ز هر سو | خلق جهان ز عالی و دانی | |
ریزد به خاک آدمیان را | باد هوس چو برگ خزانی |
***
حالی که جان دهد بشریت | زین درد و عقده سرطانی | |
در تنگنای این همه ظلمت | درگیر و دار این همه جانی | |
طالع شد از عنایت یزدان | با (وحدت نوین جهانی) | |
شمس هدایتی که جهان را | باشد به کار نورفشانی | |
کان را پی نجات خلایق | برنامهای بود همگانی | |
کز صفحه جهان بزداید | زنگار اختلاف چنانی | |
(بیدار) مردمی که به وحدت | رو کرده با انوشه روانی |