روح را زیر چاقوی تشریح میآوریم؟
با وجود آن که ثابت شد روح را نمیتوان با چاقو تشریح کرد اگر یک نفرجراح مادی خیلی مایل است، روح را هم زیر چاقوی تشریح بیاورد و نشان دهد به او کمک میکنیم و این عمل را انجام میدهیم.
به مطلبی که در همین مقال گفته شد برمیگردیم.گفتیم طفل را که جسمش کامل است و هوا هم به آن دادهایم، در اثر محرومیت از عوامل دیگر جوی و عالمی خونش منجمد گردیده، در آنجا گفته شد که طفل را از انوار روز و آفتاب محروم کنیم. این حقیقت را باید بدانیدکه نیروها و عواملی که باید برای حیات به موجودات برسد و انسان یا حیوان و نبات را رشد دهد، هم در روز و هم در شب پخش و افاضه میشود. نیروهایی که در روز داده میشود، بسیاری عوامل است که اکثر آن ها در نورآفتاب نهفته است. نیروهای خاصی هم هست که در شب افاضه میگردند. یکی از علل خواب موجودات در شب همین است که از این نیروها بهره برند و صبح که برخاستند، شاداب و بشّاش باشند زیرا نیروهای شب را به قدرکافی و به حد تعادل دریافت کردهاند.
دلیل اینکه به غیر از نیروی آفتاب نیروهای دیگر هم در رشد و کیفیّت حیات دخالت دارد، آن است که اگر یک گیاه را فقط نور آفتاب بدهند خشک شده و از بین میرود. لذا روشن و واضح است که بایستی هم نور روز را درک نمایند و هم نیروی شب را. هر یک از این دو نیرو به قدرکافی نرسد یا یک موجود بشری یا حیوان یا نبات را از آن محروم سازیم، زندگی آن ها قطع میگردد زیرا در دریافت نیروی زندگی اضافه یا نقصان و عدم تعادل پیدا میشود.
گفتیم طفلی که به این ترتیب از عوامل عالمی محروم گردید و با وجود دادن خوراک و هوا به علت محرومیتهای مزبور خونش منجمد شد، جسمش را برای کالبدشکافی میبرند و زیر چاقوی تشریح میگذارند. وقتی رگهای او را پاره میکنند و تجزیه و بررسی مینمایند، خواهند دید هیچ دردی نداشته و هیچ علت و مرضی سبب مرگ او نبوده مگر نرسیدن نیروهای حیاتبخش که در بالا بیان گردید. فقدان آن عوامل باعث خشک شدن خون و مرگ شد. هیچ دارو و آمپول و وسیلهای هم قادر به اعاده حیات در او نشد.
همچنین آن بوتهای که خشک گردید به وسیله تشریح و مطالعه ثابت شد که دلیل قطع حیاتش همان بود که گفته شد، بنابراین با گذاردن آن ها زیر چاقوی جراحی مطلب کاملاًً روشن و علت آن معلوم میگردد.
شاید تاکنون دانشمندان به این مطلب برخوردهاند ولی در علت حقیقی آن بررسی نکرده و آن را توجیه ننمودهاند. به این ترتیب است که روح در زیر چاقوی جراحی نشان داده میشود.
***
وحدت ثابت میکند که در عالم آفرینش همه لازم و ملزوم و محتاج یکدیگرند و همه باید با همدیگر همکاری کنند تا تشکیل حیات داده شود. اگر از هم جدا باشند وحدتی وجود ندارد و زندگی پیدا نمیشود و قدرتی در بین نیست. با همکاری آن ها است که حیات تجلّی میکند و سراسر عالم را منور میسازد. تمام عوامل مادی و جسمی عالم با همه عوامل معنوی و روحی دست به هم میدهند تا پیکره وحدت عالم را به وجود آورند.
حال که سخن بدینجا رسید، بیمناسبت نمیدانیم تکرار کنیم وظیفه آدمیت ایجاب میکند که در چنین عالم وحدتی لازم است، همه ادیان که فرستاده یک نیروی واحدند و از منبع یگانه فرمان دارند، بایستی دست اتحاد و یگانگی به هم دهند تا صحنه کره زمین تجلّیبخش وحدت عالم و نمایشگر نیروی بیهمتای هستی گردد.