نور و ظلمت باستان
برخی از فلاسفه قدیم و گویندگان عهد باستان نیروهای عالم را تفکیک نموده، دو قوه نیکی و بدی و خیر و شر و نور و ظلمت ساختهاند. هرچند این مطلب را درکتاب (دینامیسم آفرینش) به قدرکافی شکافته و روشن ساختهام، لیکن در اینجا میگویم که تاریکی اصولاً وجود ندارد و در حکم نیستی است و نیستی عدم است و عدم چیزی جز یک لغت و خیال بدون معنی نیست. هرجا نور باشد تاریکی نیست و اصولاً آن تاریکی که ما تصور میکنیم در عالم وجود ندارد، بلکه تاریکی شب و سایر تاریکیها که میپندارند در اثر نقص دید است. چطور ممکن است در این دنیا که سراسر نور است ظلمتی وجود داشته باشد، چگونه ظلمت که عدم و هیچ است، میتواند در مقابل نور ابراز وجود کند.