تعلیمات اخلاقی پیامبران
انصاف نباشد ببری از من محتاج | دین و دل و عقل و تن بیچاره به تاراج | |
زد آتش رخسار تو بر خرمن عمرم | در مملکت جان کنی آشوب به افواج | |
با قتل من آسوده و راحت بشدی کاش | تا مینکنی قلب ضعیفان ره آماج | |
با صدق و صفا مهر و وفا راه حقیقت | اندر پی وحدت بنهی بر سر خود تاج | |
هم موسی و عیسی و محمّد (ص) همه گفتند | بر خلق نکو رحم و مروت همه محتاج | |
آنگه شب و روز تو شود روشن و بشّاش | با خلق نکویی کن و بر کس تو مده باج | |
گر عاقل و فهمیده و باتجربه هستی | انوار شهاب و همه یاران شده امواج | |
طاعت کن و تعجیل که حشمت زپی تو | با رخ کند استاد تو را مات چو لیلاج |