علم و انسان
علم و دانش در وجود (جسم و جان) هر فرد بشر مکنون و موجود است و چیزی نیست که از خارج بیاید و مطلب غریب و تازهای که در روح و جسم انسان سابقه نداشته باشد نیست. و اما خواندن کتاب و فرا گرفتن ظاهری و مدرسه رفتن و تحقیق و تتبّع و تلمّذ در واقع یادآوری و تذکر و یاد آمدن مکنونات نهایی خود شخص است. «فذکر ان انت الا مذکر» : (یادآوری کن که تو جز یادآوریکننده نیستی.) اگر علم مسبوق به سابقه در روح و جسم خود انسان نباشد، هیچکس قادر نیست علمی را فرا گیرد.
دلیل آن این است که مخترعین و مکتشفین چیزی را که ظاهراً بیسابقه باشد به دست نمیآورند و هرچه کشف کنند مسبوق به سابقه است و در عالم سابقه آن موجود است. سابقه اصلی هر علمی در ذهن خود شخص هست. اگر سابقه نداشته باشد از کجا میآید و چطور کسی میتواند چیزی را یاد بگیرد.