حدود مغز و فکر ما کدام است؟
… آیا ما دارای ظرفیت های فکری نیستیم که جز خبر ناقصی از وجود آنها نداریم؟ به عقیده برخی از دانشمندان عادی ترین افراد مردم درتمام مدت عمرخود جز مقـدار مختصری از قوای خود را به کارنمی اندازد. این مدعیات بر روی چه دلایلی متکی است؟ اولاً ما دلایل شگفت انگیزی به دست آورده ایم که طبق آن می دانیم فکر وقتی که ورزش مناسب کند چه کارهایی می تواند انجام دهد (بعداً یک تجربه را شرح می دهد).
… درما ذخیره های فکری وجود دارد که جز در مواقع استثنایی به آنها رجوع نمی کنیم. کمتر کسانی هستند که چیزهایی را که در نظر آنها مهم است با اشکال حفظ نمایند.
… علم هنوز جز مقدار ناچیزی درباره اصل ماهیت و امکانات فکری انسان نمی داند. خود مغز که آن را آلت هوش می نامند یک سرزمین بزرگ غیر مکشوفه است.
اما آنچه می دانیم آن قدر پیچیده و درهم و مفصل است که ما را می ترساند. یک نفر دانشمند کارشناس گفته است که تمام تشکیلات الکتریکی و الکترونیکی سراسر جهان را اگر بتوانند در یک جا جمع کرده به شکل یک توده متراکم در آورند باز هم در مقابل این ماده خاکستری که مـغز انسان را تشکیل می دهد و وزن آن یک سیـر و نیم بیشتر نیست چیـز ساده ای است.
… اخیراً بررسی های جالبی در دانشگاه مک گیل تحت نظر دکتر ویلدر پنفیلد انجام می شود. دکتر مزبور به کمک یک الکترود قسمت های مغز یک انسان کاملاً بیدار را خیلی آهسته لمس می کند. اگر با مرکز باصره تماس گیرد شخص ستاره شهاب به نظرش می آید.
اگر مرکز سامعه را لمس کند شخص صدای زنگ می شنود. اگر به قسمت دیگری دست زند او به طرز اسرارآمیزی دست های خود را بلند می کند.
… همچنین وقتی الکترود به قسمتی از مغز دست می زند خاطرات به نظر معمول می آید.
… دکتر پانفیلد عقیده دارد که اینها دلایل غیر قابل بحثی است که در مغز انسانی یک « مرکز» واقعی مثل مرکز برق یا تلفن وجود دارد که به قدری پیچیده و مفصل است که انسان را مات می کند …