نمونه ای از اشعار یاران وحدت نوین جهانی

مکانیسم آفرینش ملحقات چاپ سوم

برادر ارزشمند جناب آقای عبدالله مدبر که اخیراً جزء وحدتیان شده‌اند نامه و اشعار زیر را فرستاده‌اند: 12/10/47 ـ اخوی معزز جناب آقای کشاورز ـ سلام عرض می‌کنم ـ به‌طوری که استحضار دارید پس‌از شرفیابی به حضور آقای حشمت‌الله (حشمت‌السلطان) به افتخار عضویت در زمرۀ برادران وحدتی نائل و قبول گردیده ــ از نظر عشق و علاقه که به حضرت ایشان پیدا نموده و به این نهضت توحید جهانی ایمان کامل دارد دو قطعه شعر یکی به منظور حضرت ایشان و دیگر خطاب به هم‌میهنان گرامی در حدود ذوق و قریحه تنظیم و تلواً تقدیم گردیده مستدعی است در صورت توافق نظر امر به چاپ و انتشار فرمائید موجب مزید تشکر است. با تقدیم احترامات فائقه ــ مدبر

 
 

***

سرم خوش است و به بانک بلند می‌گویم طریق وحدت عالم ز وحدتی جویم
غـلام پیر مـغان حشمت الهی بـه خـدا زده است پرچم تـوحید بر سر کویم
بـزیر رایـت وحـدت همی تـوانم گـفت کـه آب رفـته دگرباره آید از جویم
قتال و جنگ و شروشور می‌شود متروک قبول صلح و صفا را ز‌غرب می‌بویم
خـیال خـام نباشد خـدا گواه من اسـت من این نوید فرح‌زا به امر حق گویم
کـه پـنج قـارۀ ارض وحـدتی گـردد خـدای ‌گفته بـگو، مـن منـادی‌ اویم
مـضار تفـرقه را پـیش خـلق باید گفت به شکر اینکه ره وصل وحدتی پویم
ببار بـاده مـدبر ـ بـه امـر پـیر خـرد غبـار کبر و ریـا را ز قلب می‌شویم
زانـدم که شد کبـوتر دل در هـوای تـو جان می‌رود ز‌دستم و دل در قفای‌ تو
هستی مـن برای تـو یغمـاگران چـشم بـر بوده‌اند از مـن و کرده فـدای تو
عقل و حـواس جمله گریزان شده زمن بـا پای خـود فتاده بـه دام وفای تو
از درد‌و‌هجر گشته رخم زرد همچو کاه دل مبتـلای تـب شده بهـر لـقای تو
یـکدم بیا و دسـت بنه بر دل ای لبیب بنگـر طـبیب در دل انـدر هـوای تو
مـاهی‌صـفت بـه بحر غمت اوفتاده‌ام کز لطف حق غریق شوم در صفای تو
دانی جز این مدبر بی‌حال و دل حزین نبـود مـرا انیس کـسی در خفـای تو
 
 

***

بشنو نـوای این حقیر ـ با گوش جان فکر منیر چون طفل گرید بهر شیر ـ میخوان تو دینامیسم را 1
عـالم ز نـو احیا شـده ـ شـکرلـبی پیدا شـده تـوحید را گـویا شـده ـ هشیـار کـرده مغزهـا
کـاین حشمت‌الله 2 محترم ـ با نور‌عقل و هم قلم قـد راسـت کرده چـون عـلم اذجـاء نـصرالله را
نـصر مـن الله القریب ـ امـروز باشد ای لـبیب شـو متحد بـا ما حبیب ـ نـیرو بـده دیـن‌ خـدا
از تفرقه دوری نما ـ جان می‌دهد وحدت تو را ایـن حکم بـاشد از خـدا ـ پیونـد قلبی از شما
برخیز و ملحق شـو بما ـ چون راد مـرد بـاوفا تـبلیغ کـن امر خـدا‌ ـ‌ درهم شـکن کین و ‌ جـفا
بـا دوستان ای وحـدتی ـ در ایـن جهان کثرتی چـون اهل عشق و رأفتی ـ بـرگو تو ای جانا بیا
من چون مدبر هر زمان ـ خواهم ز حق صلح جهان ایـن نغمه از یزدان بدان ـ یارب تو بنیان کن مرا
 

پانویس ها

  1. منظور کتاب دینامیسم آفرینش به قلم مولف این کتاب است.
  2. منظور آقای حشمت الله دولتشاهی (حشمت السلطان) مولف کتاب است.