همه چیز این طور است
پس این یک قاعده کلی است و مشمول همۀ امور میگردد که هر کاری بایستی به موقع خودش انجام گیرد. اما چون موضوع سرنوشت در کارها دخالت دارد چنین ابتکار موقعشناسی که نشانی از اختیار است در دسترس انسان نیست و اگر واقعاً انسان آنقدر موقعشناس باشد همۀ امور را به نفع خود تمام میکند و دیگر شکست معنی ندارد، و چون هر کسی میل دارد گلیم خود را از آب بیرون بکشد و موقعیت خود را تأمین کند مسأله تکروی پیش میآید و برخلاف آنچه دربارۀ قاعده و برنامه کارخانه عالم گفتیم هر کسی سعی میکند به هر ترتیب که بتواند به نفع خود تکروی نماید و این امر برخلاف برنامۀ عالمی است و امکان ندارد.