بررسی در موضوع خودکشی
خودکشی یک عمل بسیار زشت است که در تمام ادیان و دستورات اخلاقی مذموم و قابل نهی شناخته شده است. با وجود حب نفس که در هر کسی هست و با وجود اینکه حیات جنبههای شیرین دارد و کمتر کسی حاضر به صرف نظر کردن از مزایای آن است میبینیم اشخاصی مبادرت به خودکشی میکنند. اگر سرسری و سطحی به کار آنها توجه کنیم میگوییم یأس و ناامیدی و پیدا نکردن راه حل آنها را وادار به این کار کرد. اما اگر با دقت بیشتری توجه کنیم میبینیم موضوع نیاز و احتیاج (که در صفحات 176 تا 189 به تفصیل بیان گردیده و آن را محرک همه کارهای عالم میدانیم) در این مورد نیز دخالت دارد و نیاز یا انگیزهای آنها را به این سوی رانده است. بایستی این فرد زندگی دنیاییاش در آنجا قطع شود. بسیاری دیگر هم چنین هستند. اما عدهای از آنها به وسیلۀ سوانح و حوادث و تصادفات و اتفاقات و قتلها از بین می روند و عدهای هم محرکشان سرنوشت میباشد و عقل اجراکنندۀ این سرنوشت است.
سرنوشت آنها را برای این کار معین کرده و خود اجراکنندۀ سرنوشت میباشند و در عین حال یک وظیفۀ حیاتی عالمی را انجام میدهند. اشتباه نشود قصد طرفداری از اعمالی مثل خودکشی و قتل و امثال آن نیست بلکه در مقابل اعمال موجود که خواه ناخواه انجام میشود جنبۀ تجزیه و تحلیل را اتخاذ میکنیم.