احتیاج در همهچیز
ممکن است بپرسید حالا که همهچیز جهان احتیاج است پس کسی که دیگری را به قتل میرساند چه احتیاجی دارد؟ ظاهر امر این است که انگیزهای او را وادار به این کار میکند مثلاً او را دشمن خود میپندارد و میخواهد از سر راه خود بردارد، یا میخواهد از جان و مال و ناموس خود دفاع کند، یا قصد بردن اموال او را دارد و امثال این افکار که برای او منطقی را تشکیل میدهد اگر چنین نبود مبادرت به این کار نمیکرد.
اما حقیقت امر این است که چون کارهای دنیا تقسیم شده به مفاد «گهی به سوی نسیم و گهی به سوی سعیر» چنین اشخاصی که اعمال زشت را انجام میدهند به طرف سعیر میروند یعنی به طرف حرارت و در این راه آمادگی پیدا میکنند زیرا تمرین شخص به هر طرف متوجه باشد در آن قسمت موفقیت پیدا میکند. البته شرط این است که سرشت یعنی مکانیسم مغز و سرنوشتش نیز متناسب با این کار باشد والا اصلاً به این سوی کشیده نمیشود و تمایل پیدا نمیکند و احساس نیاز نمینماید.