نظری به عقاید و ادیان
هنگامی که دو روح از ابتدا به هم نزدیک شدند تا هستی و نیستی را بسازند و نظم جهان را برقرار دارند برای بدان جهنم که بدترین زندگی است و برای مقدسان ،آسمان را که بهترین مقام است تعیین کردند.
زند اوستا ـ گاتها41
در آسمان عبارت از نیستی است. همه چیز از نیستی میآید. فشارهای هوس را از خود بران و اشتباهات فکر را دور کن و آن چه سد راه خصال نیک است از خود دور کن و راه های سیر آزادانه به طرف تائو را برای خود صاف گردان.
دین تائو ـ کوانک تزو ـ فصل 39-40
در ابتدا پراژاپاتی (پادشاه مخلوقات) تنها بود ـ وقتی تنها بود خوشحال نبود. درباره خود فکر میکرد لذا بسیاری مخلوقات خلق کرد. به آنها نگاه کرد و دید که مانند سنگ یا مانند تیرهای بیجان هستند.
دین هندو ـ ماتیرایانابراهمانا ـ اوپانیشاد ـ پراپاتاکا2
قدرت مافوق: سراسر عالم در اثر نفوذ من به وجود آمده که به یک صورت و شکل نامشهودی است. کلیه جواهر وجود در من زندگی میکند اما در آنها زندگی نمیکنم … من همه جوهرها را حاملم و همه را تولید میکنم در حالی که خود در آن جوهرها زندگی نمیکنم همان طور که فضایی بزرگ و همه جایی در همه جای عالم هست بدان که کلیه جواهر وجود به همان ترتیب در من وجود دارد.
منم پدر عالم، مادر و خالق و آقای عالم آن چیزی که باید شناخته شود، آن هدف و آن نگاه دارنده، ارباب، ناظر، اقامتگاه، پناهگاه، دوست و سرچشمه هرچیزی که پدید میآید، پشتیبان، دایهای که ظرف پایان ناپذیر است. منم که ایجاد گرمی میکنم و باران را میفرستم و قطع میکنم. من بقا هستم و من مرگ هستم ـ من آن کسی هستم که هست و نیست.
هندو: بهاگاواد ـ گیتا
او که فوق همه است بر همه چیز و همه کس حکومت میکند چنان که نطفه جهانی در طبیعت خود به ثمر میرسد و کلیه طبایعی را که میتواند به ثمر آید متنوع میسازد و همه صفات را برقرار میکند.
این خود جلوه کننده بر حسب صفات خویش بسیاری اشکال خشن و لطیف میگیرد و چون خود اتحاد خویش را با آنها معین ساخته است او را به شکل دیگری و دیگری به وسیله صفات جسمانی مینگرند.
آن کسی که او را میشناسد یعنی آن کسی که نه ابتدا و نه انتها دارد در میان شلوغی عظیم همه اشیاء را خلق کرده صورت های بسیار میگیرد و به تنهایی بر همه چیز احاطه دارد ولی خود از هر قید و زنجیری آزاد است.
هندو ـ اسوتاسواتارا ـ اوپانیشاد آدهیایا5