تذکر و اندرز
افرادی که با تقویت نیروهای معنوی و تفکر در نعمت های پروردگار و موزونی عالم و صحیح بودن نقشۀ سرنوشت فکر خود را صیقل داده و از عذاب نگرانیها و کسالت ها و نارضایی ها می رهانند مردمانی شاکر بوده و در مقابل نعمت هایی که خداوند در اختیار آنها قرار داده مراتب سپاس خود را با عمل نشان داده و از کبر نسبت به طبقات پائین تر از خود و از بخل و حسد نسبت به اشخاص بالاتر خودداری نموده وجود خویش را با زینت فروتنی و صبر و مدارا و سپاس گزاری و رضایت می آرایند و در عین حال که برای ترقی و تعالی و پیشرفت دائم در تلاشاند از قسمت و سهمیهای که سرنوشت در اختیار آنها قرار داده ناسپاس نیستند و از این لحاظ آرامش و تعادل فکری خود را حفظ میکنند. این اشخاص صبر و شکیبایی را دائماً شعار خود قرار داده و در انجام کارها از آن استمداد می جویند و مشکلات را با داروی قوی و بزرگ صبر حل میسازند و در مقابل مصائب و سختیها با همین سدۀ آهنین مقاومت مینمایند، در عین حال دائماً راضی و سپاسگزار از خدای خویشاند.
این حالت چه نکوتر است از حال آن مردمانی که از لحاظ دارایی و ثروت غنی هستند اما به محض این که به یک عمل ناموافق با هوس و میل خود برمی خورند راه ناسپاسی و کفران پیش میگیرند و به زمین و زمان بدبین هستند.
مردمان پاک و دارای نفس آرام و صاحب طمأنینه و سکینه (آرامش) و آنهایی که خود را با فضائل صبر و رضا و شکر و کوشش آراسته و از رذایل بخل و حسد و کبر و شتاب رهانیدهاند در اثر عدم توجه به خواهش ها و هوس های ناروا و نامناسب که به اصطلاح منکوب ساختن نفس اماره نامیده میشود و در اثر تقویت اراده که به خاطر مداومت در این قبیل امور حاصل میگردد کمکم پا را از امور عادی فراتر نهاده وارد مراحل معنوی و روحانی پاکتری میشوند و این ها کسانی هستند که عشق و محبت عالمی را در خود توسعه داده و فکر وحدت را در سراسر وجود خویش حکمفرما ساخته و همۀ مخلوقات را مانند برادران خود دوست میدارند و وجود خویش را وقف خدمت به نوع و انجام وظیفه میسازند.
این همان مراتب عشق معنوی و عشق الهی است که در اثر مداومت در این اعمال نیک و پیروی از این صفات برجسته روز به روز توسعه میگیرد و در اثر عبادت و اطاعت از دستور الهی مرتباً بر وسعت این عشق افزوده میشود تا آنجا میرسد که یک فرد عادی را چنان غرق در عشق میسازد که او را در این دنیای گذران باید فرشتهای واقعی بشمار آورد. از نتایج این تمرینات روحی و معنوی و مراتبی که از همان ابتداء جزء ملکات نفسانی میشود همانا تقویت اراده است که یک فرد انسان را به یک وجود مؤثر و یک شخصیت باقدرت تبدیل میکند که همه بتوانند روی او حساب کنند و به او اتکا نمایند.
تقویت اراده نیز در اثر مداومت در اعمال خیر و پیروی از صفات نیکو انجام میشود و در اثر تمرکز و آرامش روحی و احتراز از تشتت فکری و نگرانی و حیرت به وجود میآید.
البته این کارها چندان ساده نیست و مثل موضوع تمرکز فکر عمل بسیار مشکلی است ولی در اثر تمرین و مداومت و توجه در عبادت و تفکر در حقایق امور کمکم ملکۀ انسان میشود و وقتی شخص به این راه افتاد در آن ترقی می کند کما این که در هر راهی که انسان توجه و عمل کند در آن راه ترقی خواهد نمود. بدیهی است که مداومت و تکرار و تمرین و ادامۀ این روش برای تثبیت و تقویت آنها لازم است والا اگر کسی چند روز یا چند ماه راهی را اختیار کند و از آن نتیجه مطلوب بگیرد و بعد آن را رها سازد مسلماً فایدهای نخواهد بخشید و بایستی بر طریق و نظر و فکر خود ثابت و استوار باشد تا نتایج درخشان حاصل کند.
هر وقت انسان در اثر مداومت و استوار ماندن بر این صراط مستقیم توانست در مدارج تقویت اراده و تمرکز فکری و دوری از خودخواهی و دوست داشتن دیگران و حس وحدت خود با عالم و ایثار و فداکاری و چشمپوشی از منافع فردی به نفع اجتماع به مقامات بزرگ نائل گردد آن وقت است که خود را خواهد شناخت و روح او که با کمک تقویت مغز قدرت بیشتری در اداره زندگانی وی بهکار میبرد آن قدر توانایی دارد که خویشتن را بشناسد و به ضعفها و نیروها و میزان قوۀ خود پی برد و از این شناسایی به سود خود و دیگران بهرهبرداری نماید.
در این صورت نه تنها قوه و قدرت و آرامش شخص در انجام وظایف خود بالا میرود بلکه بر خلاف مردمی که غرق در مادیات هستند نسبت به امور مادی بیاعتنا شده و از مادیات جز آن چه موجب گذراندن زندگی و بهرهبرداری از یک حیات متعادل است چشمداشتی ندارند و نسبت به مرگ هم با نظر ترس و وحشت نمی نگرند بلکه آن را تحولی از تحولات عالم و مرحلهای از مراحل خدمت و وظیفه نگریسته و در عین حال که کوشش و تلاش آنها در دنیا همچنان ادامه دارد مرگ را با آغوش باز استقبال میکنند و هر مرحلهای را که سرنوشت و نقشۀ عالم و مقدر الهی در سر راهشان قرار میدهد به هر صورت و هر نحو باشد با خوشوقتی و با روی خوش قبول میکنند.