رفع اشتباه
این بود وضع باطنی اجسام که به طور مختصر بیان گردید و شاید بعداً بهتفصیل آن را برای شما بگویم. اما صحبت ما در ظاهر و خارج است و می خواهم اشتباهی را که ممکن است در فکر خوانندگان پیدا شود رفع نمایم.
در موضوع وجود روح در اجسام، آب را مثل میزنم: گفته شد که آب صاحب روح است و حرکت میکند. شاید فکر شما متوجه این ایراد گردد که بگوئید حرکت آب به علت سرازیری است و به قول دانشمندان وجود قوه جاذبه است که باعث جریان آب میشود نه روح آن.
ای برادر، در پاسخ میگویم: فرض کنیم چنین باشد و آب به واسطه سرازیری و وجود قوه جاذبه حرکت کند. از شما میپرسم آدمی با چه قوهای حرکت میکند؟
اگر بگوئید حرکت او با نیروی روح است میگویم آب هم با نیروی روح حرکت مینماید. هرگاه بگوئید با قوت خون و غذا و عضله و غیره حرکت میکند میگویم تمام این ها وسائل و لوازم است. آیا غیر از این است؟ آن سرازیری و قوه جاذبه که شما میگوئید وسائل و لوازمی است که در اختیار آب گذارده شده تا حرکت کند هم چنان که در اختیار بشر وسائل و لوازم دیگری برای این کار گذاردهاند.
اگر سنگی از کوه بغلطد سنگ در واقع حرکت کرده منتها با وسائلی که مربوط به او است. آدمی همچنین است. با وسائلی که به او داده شده و در اختیار جسمش گذاردهاند از قبیل دو پا، خون، انرژی و غیره حرکت مینماید. آیا جز این است؟ آب هم همین طور. آن سرازیری و قوه جاذبه که شما میگوئید وسائلی است مانند وسائلی که در اختیار بشر گذارده شده. بشر هم اگر وسائل نداشته باشد مثلا دو پای او قطع شود با این که روح دارد چون وسیله قطع شده است قادر به حرکت نیست. پس روح وسیله لازم دارد که بتواند با هر شیئی به تناسب آن شیی کارکند.
اتومبیل با چه حرکت میکند؟ موتور مناسب و معینی ساخته و بنزین در آن ریخته و آن را آتش کردهاند و رانندهای همه این ها را هدایت میکند.
جسم بشر به مثابه همان اتومبیل است، وسائلی در آن تعبیه شده که میتواند با آنها حرکت کند و روح مانند راننده آنها را بهکار میاندازد. اتومبیل هم اگر چرخش جدا شود با داشتن تمام وسائل و راننده، قادر به حرکت نخواهد بود.
آب هم این طور است. جسمی دارد و وسائلی برای حرکت در ساختمان و هیئت ترکیبی او پیشبینی شده که بتواند در سرازیری حرکت نماید. روح مانند راننده از آن استعداد استفاده کرده آن را راه میبرد.
آیا ممکن نبود وضع آب طور دیگری باشد و با وجود سرازیری و قوه جاذبه جاری نشود و حرکت نکند؟ آیا ممکن نبود ذراتش طوری ساخته شود که این ترکیب و اتصالی که با هم دارد واین حرکتی که در کمترین سرازیری میکند در آن نباشد؟ حرکت آب منحصر به سرازیری نیست. یکی از انواع حرکت آن خاصیتی است که در علم فیزیک قانون ظروف مرتبطه میخوانند که هرگاه دو یا چند ظرف را به وسیله لوله به یکدیگر متصل نمایند و در یکی از آنها آب بریزند فوراً آب به تمام ظرف ها رخنه کرده و سطح آب در همه ظرف ها یکسان خواهد شد. البته این کار فوری انجام نمیشود بلکه پس از قدری نوسان بهحالت تعادلی که گفته شد در میآید.
نوع دیگر حرکت جذر و مد دریا است که آن طور که دانشمندان میگویند در اثر کشش قوه ماه آب دریا بالا و پائین میرود و با نظم و ترتیب خاص در ساحل پیشروی و از آن عقبنشینی مینماید. اینجا دیگر مسئله حرکت آب در سراشیبی نیست بلکه همان نیروئی است که در علم امروز آن را قوه جاذبه ماه مینامند.
پس معلوم شد که آب دارای حرکت و روح است ولی انگیزه حرکت او فرق میکند.