پس از تحول یا مرگ
پس از مرگ جسم، روح که بدون کالبد و تنها با پریسپری باقی میماند چون مانع و رادعی برای انجام خواستهها و تخفیف احساسات شدید او نیست هر یک از احساسات وی هزار بار شدیدتر از همان احساس در حیات مادی است خواه آن احساس مطلوب باشد یا نامطلوب.
با در نظر گرفتن این مراتب احتیاج به اثبات ندارد که روح قبل از وجود جسم وجود داشته و بعد از او هم خواهد بود زیرا روح انفرادی نیست بلکه یک نیروی کلی همگانی میباشد.
درباره روح در کتاب مکانیسم آفرینش به قدر کافی سخن گفته و آن را تشبیه به الکتریسیته کردیم که هر آلتی به اندازه استعداد و ماهیت و ظرفیت و قدرت خود با آن کار میکند. در اینجا میافزایم که همان طور که الکتریسیته را نمیتوان با حواس ظاهری تشخیص داد یعنی دیده، شنیده، بوییده، چشیده و لمس کرده نمیشود بلکه از آثار آن میتوان پی به وجودش برد روح نیز چنین است و از آثار آن به وجودش واقف میتوان گردید.