ماموریت روح
روح در عین حال که از منبع اصلی جدا نیست مأمور انجام کاری در عالم پهناور میشود. در ضمن انجام کار هم از منبع جدا نیست ولی مایل است هر چه زودتر خود را به عین قدرت برساند و به همین لحاظ سعی میکند که کارهای خویش را به جا آورده و به مبدأ یعنی قدرت کل باز گردد.
مانند آن است که آب دریا در اثر قدرت خورشید تبخیر شده بهصورت ابر درمیآید و این ابر به وسیلۀ جریان هوا به نقاط مختلف زمین حرکت کرده و آنجا بهصورت باران و برف حتی شبنم بر خاک مینشیند و در دل خاک فرومیرود و ظاهراً در زمین پنهان میگردد. لیکن این غیبت ظاهری و موقتی است و پس از انجام مأموریت بار دیگر بهصورت چشمه سارها و جوی ها و نهرها و شط ها و رودخانهها هم چنان در زمین جاری و بعد از این که باز هم مأموریت های مختلفی به امر و مشیت پروردگار انجام داد بار دیگر بازگشته و داخل همان دریا میشود. این نکته را فراموش نکنید که قطرات آب در هر کجا که باشد خواه در ابر یا روی زمین یا زیرزمین یا در دل نباتات یا در جسم حیوانات و هر کجا که مأموریت او ایجاب کند باز همان آب دریا است و محال است که هرگز خاصیت اصلی از او سلب گردد. این است مثلی از جدائی ظاهری و مأموریت و حرکت روح از منبع اصلی و برگشت به سوی همان.
آیا این بیان برای دانشمندان و عقلا و روشنفکران آشکار و روشن کننده و قاطع نیست؟